۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۵۶

یادداشت مهمان/

خسارات جبران ناپذیر ساخت فینسک به طبیعت

خسارات جبران ناپذیر ساخت فینسک به طبیعت

یک پژوهشگر آب به بررسی هزینه های سرسام آور ساخت سد فینسک برای انتقال آب به استان سمنان اشاره کرد و گفت: ساخت این سد ۸۰۰ هکتار جنگل، باغ و مرتع را به زیر آب می برد.

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: فاطمه ظفرنژاد پژوهشگر حوزه آب و توسعه پایدار در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر گذاشته است، نوشت: اسپی رود یا سپیدرود از به هم پیوستن برفابه ها و رواناب‌های سرم، تنگ کاورد، و بورطلا از کوه‌های چهارنو، بلنده و نزوا در دامنه شمالی رشته کوه البرز خاوری پدیدار می‌شود. اسپیرود با شیرین رود، بزدره، و لاجیم به یکدیگر می‌پیوندند تا رودخانه تجن خروشان از کوه‌ها سرازیر شود و پس از ۱۴۰ کیلومتر به دریای آبسکون یا مازندران برسد و در آن آرام گیرد.
گذر تجن از میان شهر تاریخی ساری به آن منظر شهرباغی بسیار خوشایند می‌بخشید که سازمان آب مازندران در دهه ۱۳۷۰ با ساخت سد تنگه سلیمان در ۴۰ کیلومتری جنوب ساری با طول تاج ۴۳۰ متر و بلندای ۱۳۸ متر از پی آسیب جدی به سنجه های آب شناختی حوضه آبخیز تجن و نیز چشم انداز طبیعی شهر ساری زد. این سد به نام کشاورزی ساخته شد درجاییکه بعدها روشن شد که شالیزارها و روستاها با شبکه سنتی برداشت آب رودخانه و با کمک آب بندان های سنتی گردآوری باران، آبیاری و آبرسانی می‌شدند.
اینک نیز سازمان آب سمنان طرحی دیگر برای انتقال از سرشاخه‌های تجن به آن سوی البرز در دست دارد و می‌خواهد سد بزرگ دیگری به طول ۴۱۱ متر و بلندای ۵۹ متر در روستای تلاجیم و همزمان سدی نیز روی تنگ کاورد بسازد.

سدی که گزینه یابی نشده است

هدف ساخت طرح فینسک انتقال آب از سرشاخه‌های تجن برای شهرهای سمنان، مهدی شهر، سرخه است. در بررسی‌ها روشن نیست که آیا نیاز این شهرها را با گزینه‌های دیگر می‌توان تأمین کرد یا نه؟ برپایه قوانین بوم شناسی برنامه‌های کوچک، نقطه‌ای، محلی، بومی، small, focal, local, ecological بسیار کارآمدتر و پاسخگوتراند تا طرح‌های بزرگ و با دامنه گسترده انتقال منابع. آیا تنها باید آب را از کوه‌های البرز گذر داد و هزینه دو سد و انتقال ۷۰-۶۰ کیلومتری، با ۷ ایستگاه پمپاژِ پرهزینه، با کاربرد ۴۲.۸ میلیون کیلووات ساعت برق، با نشر کربن گسترده را به خزانه ملی و محیط زیست کشورتحمیل کرد یا راه‌های دیگری هم هست؟ چرا درباره گزینه‌های پایدار آبرسانی که بخشی از آنها در سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف آمده بررسی علمی و درخور نشده است؟ چرا درباره روش‌های بومی تأمین آب منطقه مانند قنات بررسی انجام نشده است. بنابر اسناد توسعه پایدار دانش بومی تمدن‌های کهن غالباً با موازین پایداری همسو است و ارزش بررسی و احیا دارد. قنات از پایدارترین شیوه‌های فراهمی آب در دامنه‌های جنوبی البرز و حوضه مرکزی قنات است که دست کم ارزش بررسی منطقه‌ای در شهرهای هدف آبرسانی را داشت. قنات ۲۴۰۰ ساله گناباد هنوز زنده است و خدمت می‌کند بی آنکه بر خزانه ملی و محیط زیست کشور پیامد ناسازگاری داشته باشد.

طرح انتقال آب فینسک نیازسنجی نشده است

طرح انتقال از فینسک نیازسنجی دقیق نشده و روشن نیست که چه حجم آب برای چه کاری قرار است تأمین شود. آیا آنچه قرار است با این آب انجام شود و یا حجم تعیین شده آن با معیارهای توسعه پایدار همخوانی دارد؟ آیا این آب برای صنایع ناسازگار با اقلیم مانند فلز و فولاد نیست؟ آیا محاسبه نیاز خانگی برپایه معیارهای روز دنیا با سرانه ۱۰۰ لیتر در روز و برنامه کاهش تا ۴۰ لیتر محاسبه شده یا هیچ محاسبه سازگار با بوم شناسی و موازین پایداری ندارد؟ تجربه کشور نشان می‌دهد که نیازهای شهری غالباً با بیش برآورد و هدر رفت های کلان در ساختمان سازی، صنایع ناسازگار، و دیگر فعالیت‌هایی که نیاز به آب دست اول ندارند و می‌توان آب بازیافتی در آنها به کار برد، همراه است.

کمبودهای مطالعاتی که نادیده گرفته شده‌اند

طرح فینسک دربرگیرنده دو سد فینسک و کاورد است. گرچه که سد کوچک کاورد بند نامیده می‌شود اما تجربه کشوری و جهانی نشان داده که سدهای کوچک نیز پیامدهای ناسازگار گسترده‌ای دربردارند. به ویژه که بررسی و ارزیابی پیش از ساخت برای آنها الزامی نیست و کسی خسارت آنها را جدی نمی‌گیرد. نگاهی به اندک اسنادی که از طرح فینسک در دسترس است نشان از کمبودهای کلیدی زیر در بررسی‌ها و ارزیابی‌های جدی دارد:

۱- نبود بررسی‌های نیازسنجی و گزینه یابی که سرنوشت طرح را بکلی می‌تواند تغییر دهد.

۲- مغایرت شیوه و چارچوب بررسی‌ها با یافته‌های کمیسیون جهانی سدها و مغایرت با معیارهای آب و بخشنامه-های داخلی وزارت نیرو

۳- کوچک سازی محدوده بررسی‌ها و دامنه پیامدها به ساخت گاه و مخزن سدها در جایی که دامنه پیامدها و بیابانزایی آن تا پایانی ترین جای آبخیز و دهانه تجن در دریا کشیده می‌شود و در ارزیابی‌ها نادیده مانده است.

۴- نبود بررسی‌های حوضه گیرنده آب تا روشن شود نیاز آن چیست و دریافت این آب به چه تغییری در آن می‌انجامد. توسعه ناپایدار با انتقال آب در حوضه گیرنده کلان‌شهری ناسازگار پدید می‌آورد که نمونه آن تهران اصفهان تبریز مشهد و… است و از آن پس پیاپی و هربار هزینه بسیار سنگین‌تر باید از جایی دیگر و سدی دیگر منابع را به کلانشهر منتقل کرد.

۵- مطالعات مرحله دوم سد فینسک در ۹۲-۱۳۸۹ انجام شده و داده‌های آن برای ارزیابی کافی است و دست کم باید بازبینی شود.

فینسک همان بلایی را به سر تجن و کشاورزان پایین دست خواهد آورد که سد کرج به سر کشاورزان و باغداران کرج و شهریار درآورد

منابع آب سدها غالباً جانبدارانه به سود ساخت سد و سد بزرگ‌تر است. بیش از ۶۰ درصد گنجایش سدهای کشور از بابت بررسی‌های جانبدارانه آب شناسی یا زمین شناسی خالی است و در ساری نمونه سد پریم پس از ۲۰ سال هنوز خشک است. مشاوران در گزارش‌های آب شناختی و منابع آب روشی منسوخ به نام تطویل آماری را به کار می‌بندند که گونه‌ای عددسازی برای آمار بارندگی است. میزان بارندگی سالانه ایستگاه فینسک از ۳۴۱.۹ میلیمتر با تطویل آماری به ۳۷۰.۷ میلیمتر رسانده شده که این افزایش کمک می‌کند تا سدی بزرگ‌تر به طول تاج ۴۱۱ متر و به بلندای ۵۹ متر زده شود و آب چند سرشاخه دیگرمانند تنگ کاورد، سرم، بورطلا، را گردآوری کند گر چه باز هم شاید سد پر نشود. پافشاری شرکت‌های کارفرما برای انتقال همه آب و ریخت وپاش های کلان پایش ناپذیر، سدها را بزرگ و بزرگ‌تر می‌کند.

در گزارش‌ها سخن چندانی از سد کاورد نیست و پیامد سد فینسک بر سد تجن ۴ درصد نوشته شده درجاییکه اگر ۱۱.۷ میلیون مترمکعب حجم مفید سد فینسک را، با ۱۶۵ میلیون مترمکعب حجم سالانه ورودی به مخزن سد تجن بسنجیم به بیش از ۷ درصد کاهش می رسیم. بگذریم که کلیدی ترین قانون بوم شناسی، یعنی نظریه آشوب، به این سنجش‌های جزمی و تک بعدی بهایی نمی‌دهد. چرا که پیامد هر سد بر سدهای پایین دست و حوضه آبخیز تکاثری و بیش بُعد است و تجربه سدهای کشور نشان داده که در عمل بسیار بیشتر از این هم خواهد بود. نگاهی به سد کرج که در ۱۳۳۹ قرار بود تنها بخشی از آب را به تهران منتقل کند و برنامه تازه اجرای تونلی برای کشیدن آخرین قطره‌های این سد به تهران، هشداری بزرگ است که کلانشهرها هر چه منابع طبیعی را می‌بلعند کمتر سیر می‌شوند. سدهای فینسک همان بلایی را به سر تجن و کشاورزان پایین دست خواهد آورد که سد کرج به سر کشاورزان و باغداران کرج و شهریار درآورد: مهاجرت اجباری کشاورزان مولد امنیت خوراک به کنار شهرها، زاغه نشینی، مشاغل سیاه.

تهدیدی برای جنگل‌های البرزی هیرکانی

محدوده مطالعاتی کاهش یافته به ساخت گاه سد و مخزن و منطقه آن، سبب شده که از پیامدهای طرح بر رواناب‌ها و سرشاخه‌ها و زیستگاه‌های رودخانه‌ای و کنار رودخانه‌ای در بالادست و پایین دست و نیز بر دهانه تجن در دریا، و نیز پیامدهای اجتماعی از بابت کاهش آب و کاهش محصول کشاورزان پایین دست هیچ گزارشی در دست نباشد. با این همه بررسی‌های انجام شده تنها در ساخت گاه سدها نیز نشان دهنده پیامدهای زیست محیطی چنان مخربی بر جنگل‌های البرزی هیرکانی است که هر گونه تأیید و مجوز برای اجرای این طرح را با پرسشی بزرگ روبرو می‌کند. این درجایی است که هر گونه تجاور به حریم جنگل‌ها به هر بهانه از سوی مسئولان ارشد کشور منع شده است.

آسیب جدی به منطقه‌های حفاظت شده پرور و حیات وحش دودانگه

اسپی رود از شمال منطقه حفاظت شده پرور می‌گذرد و پس از گذر از تنگه رودبارک به درون منطقه حیات وحش دودانگه می‌رود. اسپی رود پس از ساخت این سد بزرگ کاهش خواهد یافت و خشک خواهد شد. پیامدهای این خشکی بر زیستگاه‌های رودخانه‌ای و کنار رودخانه‌ای و نیز بر زیستگاه‌های خشکی این مناطق می‌بایست بررسی و نتایج آن گزارش می‌شد. از این گذشته ۳ ایستگاه پمپاژ در منطقه حفاظت شده پرور ساخته می‌شود که تنها راه دسترس برای ساخت و نگهداری این ایستگاه‌ها و نیز رفت وآمد بارکش‌ها، جابجایی تجهیزات، مصالح ساختمانی، تعمیرات و… آسیبی بسیار جدی به زیستگاه‌ها و جمعیت گونه‌های گیاه و زیای آن خواهد زد. از این گذشته نشر کربن ناشی از کاربرد سوخت نفتی برای تأمین برق ایستگاه‌ها، پیامدهای ناسازگار بر هوا، جنگل، زیستگاه‌ها، و بر جمعیت گونه‌های گیاه و زیا خواهد داشت.

زمینه‌ای برای بیابانزایی در پایین دست رود تجن

تغییر کاربری‌ها و سنجه های طبیعی زمین یا کاهش توان تولید آن بیابانزایی است و ساخت سدهای فینسک با خشکاندن رودهای بالادست و کاهش آب، تغییر کاربری جنگل و کاهش توان تولید در پایین دست آبخیز تجن، برنامه‌ای با بیابانزایی سنگین به شمار می‌رود. بر رویهم در سایه ساخت این طرح دست کم ۸۰۰ هکتار جنگل ارزشمند، مرتع، باغ، زمین کشاورزی و روستایی تغییر کاربری خواهند یافت که بویژه پیامدهای آن جبران ناپذیر خواهد بود.

آبگیری مخزن سدها ۱۴۳ و ۳۸ هکتار جنگل، مرتع، زمین کشاورزی و مسکونی را زیر آب می‌برد و کاربرد ناپذیر و بیابان می‌کند که بخش مهمی از آن در جنگل‌های ارزشمند و کمیاب است. برداشت منابع قرضه برای ساخت و اجرای طرح تغییر کاربری گسترده‌ای دربر دارد. برداشت ریزدانه از کنار رودخانه در روستای رسم رودبار ۹۰ هکتار جنگل-های ارزشمند با گونه‌های ارس و اوری و لور را از میان می‌برد. برداشت منابع ریزدانه در ۴۰۰ هکتار زمین‌های کنار ملاده آنها را بیابان می‌کند. برداشت سنگ آهک در کاورد ۳۰ هکتار جنگل ارس و اور را نابود می‌کند. برداشت منابع قرضه شن و ماسه ریزدانه از رضاآباد ۶۸ از زیستگاه مرتعی و ارس را از میان می‌برد. ساخت جاده دسترس طرح ۱۰۰ هکتار پوشش گیاهی ارزشمند در کناره راست اسپی رود و محدوده تنگه کاورد را از میان خواهد برد.

مطالعات اجتماعی و اقتصادی که پس از ۸ سال نیاز به بازبینی دارند

بررسی‌های مشاور به ۸ سال پیش باز می‌شود که ضرورت دارد به روز و با معیارهای درست بازبینی شود. به ویژه که بخشنامه‌های مطالعات اجتماعی و مشارکت مردمی و خسارت مخزن و مطالعات اقتصادی و مالی طرح‌های آب وزارت نیرو و نیز معیارهای تاکید شده طرح استاندارد آب کشور، در بررسی‌های انجام شده نادیده گرفته شده و کاستی‌های بسیار دارد. انجام این مطالعات پیش از هر تصمیم‌گیری و اقدام به اجرا ضروری است. از سوی دیگر کوچک کردن محدوده بررسی تنها به منطقه ساخت گاهی سبب شده که بخش بزرگی از پیامدهای اجتماعی اقتصادی این طرح بر مردم و جوامع بومی محلی و شالی‌کاران و باغداران و کشاورزان مولد پایین دست آبخیز تجن و نیز پیامدهای اجتماعی اقتصادی توسعه ناپایدار با انتقال آب در حوضه گیرنده نادیده گرفته شود.

در بالادست، روستاهای حقابه بر رودخانه‌های اسپی رود، کاورد و شیرین رود از اجرای سدهای فینسک آسیب خواهند دید که لازم است با بررسی دقیق اجتماعی شمار خانوارها و میزان حقابه ها آنها روشن و جبران شود. بررسی اثرات اجتماعی اقتصادی زیست محیطی زیر آب رفتن دو روستای تم و تلاجیم با ۶۹ خانوار ساکن و ۲۰۰ خانوار کشاورز و باغدار فصلی، با ۱۲۳ هکتار زمین کشاورزی زیر کشت غلات سیب زمینی دانه‌ها علوفه باغ میوه ضروری است که با انجام درست بررسی‌های خسارت مخزن ارزیابی شود که انجام نشده است.

نادیده انگاری خسارت‌ها و هزینه‌های طرح

خسارت مخزن این طرح در رده نخست بیش از ۸۰۰ هکتار جنگل و مرتع و زمین و باغ است که یا زیر آب می‌روند یا با ساخت طرح و برداشت منابع قرضه بیابانی می‌شوند. خسارت نابودی این جنگل‌ها و زمین‌ها بسیار بالاست به ویژه که امروز ارزش هر درخت هزاران دلار ارزیابی می‌شود. روشن نیست محاسبات قیمت تمام شده هر مترمکعب آب چگونه بدون بررسی‌های زیر انجام شده است. هزینه یابی اقتصادی طرح ضروری است که با ارزیابی همه خسارات زیر و با قیمت‌های روز انجام شود.

۱- هزینه طرح جایگزین سکونتی و ساخت شهرک مسکونی برای مردمی که خانه شأن را در مخزن سد زیر آب می بریم.

۲- هزینه طرح جایگزین معیشتی و تأمین شغل برای مردم کشاورز و باغدار و… روستاهایی که زمین‌هایشان را زیر آب می بریم

۳- خسارت به سامانه مولد خوراک و امنیت خوراک در منطقه

۴- خسارت به انسان‌هایی که حق زیستن در سرزمین موروثی شأن را از آنها می‌گیریم.

۵- خسارت کاهش آب اسپی رود و کاورد و پیامدهای آن بر دو منطقه حفاظت شده پرور و حیات وحش دو دانگه و جنگل‌های هیرکانی

۶- خسارت کاهش آب رود تجن و پیامد منفی آن بر عملکرد سد تجن

۷- خسارت کاهش آب رود تجن و پیامد آن بر شالی‌کاران و باغداران پایین دست آبخیز

۸- خسارت کاهش آب رود تجن بر دهانه تجن در دریای مازندران با پیامدهایش بر جمعیت آبزیان و زندگی ماهیگیران

ارزیابی اقتصادی طرح با کمبودهای کلیدی همراه است که لازم است هم روش شناسی آن اصلاح و دوباره بررسی شود و هم محاسبه درست سنجه های اقتصادی میسر شود.

۱- انجام بررسی گزینه یابی اقتصادی و سنجش گزینه سد و انتقال با گزینه‌های پایدار محلی مانند کاهش هدر رفت آب شهرها، بازچرخانی آب در ساختمان‌ها، تأمین با روش‌های پایدار محلی …

۲- بررسی و تدوین جدول گردش نقدی طرح برای هم ارز سازی برآوردها و مقایسه با دیگر گزینه‌ها.

۳- محاسبه قیمت تمام شده هر مترمکعب آب با همه خسارات بالا به نرخ‌های روز که بی گمان هرگونه تأیید اقتصادی این طرح را منتفی خواهد ساخت.

کد خبر 5072286

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha